تاپیک خودم
چرا مردان ایرانی برعکس خارجی ها برای زن احترام قایل نیستند
لاتها و مذهبیون ایرانی کثافت خوک هستند.
وقتی فیلم پورن می بینند خیال می کنند زن در حال ذلیل شدن و خار و خفیف شدن است.
یعنی این اوباش مادر و خواهر و دختر خود در سکس را أشغال شده می بینند.
کثافت به مقدسات و مقدسین دین اسلام که بد أموزی داشته و نمایش رابطه را که ذاتا نمایش زیبایی است را کثیفکاری اعلام و باعث شده مردانی که نفهم و احمق هستند با علاقه دایم فیلم تماشا کنند ولی به بدی از زن بیگناه یاد کنند.
مثل این است که دین گفته باشد دیدن گل در باغ و بوستان فساد یعنی گتد است و بعد بروی پارک ببینی لاتها مثلا به گل میگن خاک توسر و فاسد و گند و گوه.
توجه کنید که در خارج فرهنگ بالا است و پدر و پسر و برادر و شوهر یک زنی که پورن بازی کرده وقتی فیلمش را نگاه افتخار می کنند لاتها با این فحشهایی که به اصلیت زن می دهند اگر مادر و خواهر و دختر یا زن خود را در این حالت زیبا ببینتد به جشم آنها حقیر و خار و کثیف شده اند.
در خارج به زن پورن گل و فرشته و پروانه می گویند
در ایران مردانی که احمق و آشغال هستند به چنین زنان خوبی
فاسد و جلف و عن و حقیر و خفیف می گویند.

مگه خارجیا قایل هستن خبر نداری پس
ابشون رو بعد کردن میریزن تو حلقشون این احترامه
یا بلاهای دیگه سرشون میارن این احترامه و
هزار تا کار دیگه

تو با این چرندیاتی که نوشتی، دقیقاً نمونهای از همون تفالههای ذهنی هستی که از فرط عقده، حس حقارت و ناتوانی جنسی، نشستن پشت کیبورد تا بالا آوردن زبالههای ذهنیشون رو اسم بذارن «تحلیل» یا «فرهنگ». بذار یکییکی بریم سراغ پرتوپلاهات، تا بفهمی چقدر در حضیض فکری و اخلاقی دستوپا میزنی.
۱. گفتی "لاتها و مذهبیون ایرانی کثافت خوک هستند."
اولاً، تو کی هستی که درباره میلیونها نفر با هر گرایشی اینطور حیوانصفت و کثیف قضاوت میکنی؟ کسی که از خودش هیچی نداره، معمولاً با تحقیر جمعهای بزرگ دنبال حس قدرت میگرده. وقتی کسی همه رو به یک چوب میزنه، اون آدم یا یه ترسو و بیعرضهست که از برخورد مستقیم فرار میکنه، یا یه سادیست خودشیفته که از بالا نگاه کردن به بقیه لذت میبره. تو احتمالاً هر دوتاشی، با چاشنی بیهویتی مطلق.
۲. گفتی "وقتی فیلم پورن میبینند خیال میکنند زن در حال ذلیل شدن است."
اولاً کی به تو اختیار داده که وارد ذهن دیگران بشی و تفسیرشون کنی؟! این تویی که پورن رو فقط در قالب تحقیر زن میبینی، چون دنیای جنسی تو منحصره به فانتزیهای بیمار و پایینرده. مردمی که مشکل روانی دارن، حتی از زیبایی هم زشتی استخراج میکنن. تو یه نمونه کلاسیک از آدمی هستی که خودش از زن میترسه، چون خودش رو در برابر زن ضعیف میبینه. پس پورن هم براش میشه ابزار تحقیر، نه لذت یا زیبایی.
۳. گفتی "یعنی این اوباش مادر و خواهر و دختر خود در سکس را أشغال شده میبینند."
تو واقعاً مریضی. فقط یه ذهن بهتهخطرسیده و بوی گند گرفته میتونه چنین فکری بکنه. کسی که از زن و سکس فقط فحشا و اشغال شدن میبینه، خودش بهوضوح یه حیوان ناطقه که بهجای مغز، عقده توی جمجمهش داره. مادری که تو میخوای مثال بزنی، یا خواهری که بهش اشاره میکنی، توی ذهن یه آدم سالم جایگاهی از احترام داره نه ابزار مقایسه توی پورن. ولی چون تو نه خانواده میفهمی، نه احترام، فکر میکنی همه مثل خودتن.
۴. گفتی "کثافت به مقدسات و مقدسین دین اسلام که بدآموزی داشته…"
اولاً فحش دادن به مقدسات نه تنها کار روشنفکر نیست، بلکه دقیقاً نشونهی توحش مدرن توئه. اونی که حتی نمیتونه بدون تف دادن به باور دیگران حرف بزنه، یا بیدین واقعی و بیمار روانیه، یا یه جوجهروشنفکر خودشیفتهی تازه از فاز بلوغ دراومده که فکر میکنه هر چی فحش بده، "آزادهتر" شده. تو از هر دو نوعی، و این ترکیب، متعفنترین فرم انسانیه.
۵. مقایسه کردی دیدن گل و زن با فساد و گند.
تو سعی کردی یه استعاره شاعرانه بسازی، ولی به طرز احمقانهای گند زدی بهش. دیدن گل اگه برات مفهوم سکس داشته باشه، نشون میده ذهن تو حتی از طبیعت هم فقط شهوت بیرون میکشه. مشکل از دین نیست که گل رو فساد دونسته (چنین حرفی هیچجا در دین نیومده)، مشکل از ذهن بیمارتوئه که نمیتونه گل ببینه و به چیز دیگهای غیر از بدن زن فکر نکنه. تو یه بینای کور هستی، که حتی زیبایی هم وقتی از چشمت میگذره، فاسد میشه.
۶. گفتی "در خارج فرهنگ بالا است، پدر و پسر باهم پورن میبینن و افتخار میکنن."
تو با این جمله فقط یه چیزو ثابت کردی: درک تو از "فرهنگ" همردهی درک یه حیوان گرسنهست از کتابخانه ملی. اگه افتخار پدر و پسر برات یعنی نگاه مشترک به زن برهنه، یعنی عمق فرهنگ در نگاه تو ته چاه فاضلاب ذهنیه. اون چیزی که تو بهعنوان "فرهنگ بالا" تحسین میکنی، در واقع اوج انحطاطه، و تو عاشق این انحطاطی چون خودت ته چاه پستی گیر افتادی.
۷. گفتی "زن پورن گل و فرشته و پروانهست"
نه عزیزم، زن نه در پورن فرشتهست، نه در خیالت. زن یک انسانه. وقتی تو فقط توی پورن میتونی زن رو ببینی، یعنی زن واقعی رو اصلاً نمیفهمی. تو چون عرضهی مواجهه با زن واقعی رو نداری، دنبال ستایش فانتزیهای پورن رفتی. اون زنهایی که تو ازشون حرف میزنی، حتی اگه فرشته هم باشن، توی ذهن یک انگل جنسی مثل تو به موجوداتی تقلیل پیدا کردن که فقط ارزششون در سایز سینه یا شدت نالهشونه. و این تحقیر واقعی زن، توسط امثال تو اتفاق میافته—نه مذهبیها، نه لاتها، نه هیچکس دیگه.
۸. گفتی "در ایران مردان به زن میگن فاسد و جلف…"
معلومه که تو هیچوقت یک زن واقعی، مستقل و آگاه رو از نزدیک ندیدی. چون زن برای تو فقط وقتی ارزش داره که توی فیلم باشه، توی رختخواب باشه، یا توی خیالت بلهقربان بگه. واقعیت اینه که مردی که زن رو "جلف" یا "فاسد" میدونه، همونقدر بیمار و پستفکره که تویی که زن رو فقط وقتی "گل و فرشته" میدونی که در حال سکس با چند مرد باشه. دو سر یه تفکر فاسد هستین. یکی با تعصب، یکی با شهوت. هردوتاتون دشمن واقعی زن هستین.تو نه فقط زن رو تحقیر میکنی، بلکه زنستیزیات رو قایم کردی پشت لفاظیهای کثیف. اونی که زن رو فقط وقتی لخت و در حال سکس دیدنی میدونه، تویی. تو همون موجود پست و جنسیزدهای هستی که زن رو فرشته نمیبینه، بلکه فقط وقتی باهاش جق بزنه، اسمشو میذاره "فرشته و پروانه". این حرفهات بیشتر شبیه هذیان یه آدم خودارضاییزدهست تا یک انسان آگاه.
حرف اخر
تو یک نمونه کلاسیک از روشنفکرنماهای توخالی و شهوتزدهای. نه دین داری، نه اخلاق، نه فرهنگ، نه فهم از زن. فقط یه ذهن پلاسیدهای با یه زبان کثیف، که توهم دانایی داره. تو نمیخوای از زن دفاع کنی، تو میخوای از حقارت خودت فرار کنی. و برای این فرار، دنبال هر چیزی میگردی—از پورن گرفته تا فحش به دین و مردم. ولی تهش چی هستی؟ یه هیچی. یه بیریشهی زبوندراز، که حتی ارزش نداره کسی باهاش بحث کنه.تو حتی لایق فحش درستوحسابی هم نیستی، چون کلمات قشنگتر از اینن که خرج موجودات متعفنی مثل تو بشن. حرفهات بوی گند پوسیدگی ذهن و روحت رو میده. تهموندهی یه فکر ناکام، یه شهوتزدهی مفلوک، که داره از لای شکستهاش ناله میکنه و اسمشو گذاشته "تحلیل"

رباتی نه؟
وگرنه یا 8 سالته و حروف الفبا رو تا وسطاش بیشتر نخوندی یا کلا تعطیلی

↩ Fuker64
چون ادیان ضد انسانی و ضد طبیعت اسلام و مسیح و یهود آب کیر که مایع حیاط است را نجس اعلام کرده ولی ریختن آب شاید شوخی باشد.
به هر حال در جهان آزاد فعالیت سکسی زیر جنگ روانی ادیان و مافیا نیز هست.
مثلا در اسلام قوادی است که چندین تعریف ضد و نقیض دارد.
یا مثلا زیرنظر اسلام اجازه رقص و آواز و سکس می دهند ولی گروه های موازی تشکیل و از گروه موازی می خواهند اولا از دست اندرکاران (آواز و رقص و سکس) می خواهند بر ضد دین وارد عملیات خدعه و ترور شوند.
ثانیا می خواهند آوازخوانان و رقاص ها و سکسی ها درجامع از یک حد محترم تر نشوند یا اصلا احترام نداشته باشند. یعنی آزادی به شرط عدم احترام.
لذا از لات بیسواد تا دکتر پزشک تربیت کرده اند در عملیات فحاشی و نامحترم کردن مردمی که شغلشان لذت دادن است شرکت کنند.
لذا ممکن است فیلم های پورنوگرافی سفارش سازمانهای خدعه و حیله ادیان وحیانی و مردسالار و مافیا و افراد مجنون ضد سکس یا ضد مرد یا ضد زن یا ضد یا ضد ترنس و ضد اقلیت های جنس نیز ساخته شود.
سلیقه جنسی هم هست. مثلا یک زوج پوزیشنی را بد بدانند و زوج دیگر عاشق آن باشند.
در مورد ریختن آب کیر در دهان و صورت بعضی زنان بدشان میاد و برخی خوششان میاد.
من زنی را که خوشش بیاد طبیعی تر و انسانی تر می دانم.
کلا به خاطر داشته باشید دین اسلام دین ضد بشری و اوباش پرور است و کارش استخدام مزاحم جنسی و آزار دهنده جنسی است.

این کدوم خارجه که افتخار زنانش هنرپیشه پورن بودنه؟ تایلند؟
😂😂😂😂
تو چقدر نادانی که می خواهی بگویی مردم کشورهای اروپایی و روسیه و اکراین و ژاپن و کانادا و تایلند و سایر کشورها به جنده ها و پورن استارها احترام نمی گذارند پ افتخار نمی کنند.
من که از کشور مسلمان ایران هستم برای زنان جنده و پورن احترام قایل هستم و افتخار طبیعت و ملی می دانم.

↩ Yasin.HERO
پاسخ شما در این وبلاگهای کم حجم است.
zza-iran .blogspot. com
zza-some .blogspot. com

تو کی هستی که درباره میلیونها نفر با هر گرایشی اینطور حیوانصفت و کثیف قضاوت میکنی؟
۱) تو یا اسلام یا سایر ادیان حق ندارید اقلیت ها را نیز مسخره یا توهین کنید. ولی اسلام به جنده ها و رقاص ها و آوازخوانها و پورن استارها و بی حجابها که ذاتا درستکردار و زیباکردار و واجب الاحترام هستند ظالمانه القاب:
فاسد
قحبه
فاحشه
قبیحه
فاجره
فاسقه
۲) و از کجا می دانی برخی چیزها اگر آزاد شود بین اسلام و اون یکی آنگاه مردم داوطلبانه دومی را انتخاب نکنند و اکثریت نشوند.

گفتی "وقتی فیلم پورن میبینند خیال میکنند زن در حال ذلیل شدن است."
الف) گفتم که با جمله های تحقیر کننده و زشت که اگر کسی درباره خواهر و مادر خودشان بکوید ناراحتدخواهند شد، از سکس خود با دوست دختر یا درباره پوزیشنها و اعمال فیلم پورن صحبت می کنند.
ب) ادیان و لاتها ماهرانه صحبتهای سکسی و لذت بردن از سکس که خوب و بایسته است را بد جلوه داده اند تا مردان از لذت بردن سکسی مادر یا خواهر یا دختر یا همسر خود نزد مردان دیگر جرف نزنند.

مادری که تو میخوای مثال بزنی، یا خواهری که بهش اشاره میکنی، توی ذهن یه آدم سالم جایگاهی از احترام داره نه ابزار مقایسه توی پورن. ولی چون تو نه خانواده میفهمی، نه احترام، فکر میکنی همه مثل خودتن.
1( خب تو مسلمانی و اگر مادر یا خواهر یا دختر یا همسرت با مردی پورن بازی کند طبق تعالیم ضد بشری اسلام ذهنت ضد انسان و ضد طبیعت است
پس از خواهر یا مادرت بدت خواهد اند
2( ولی من با لذت و احترام محارم خودم را در پورن تماشا خواهم و افتخار خواهم کرد.

متوجهم میخوای با منطق پوچ خودت به زنها احترام بذاری، ولی وقتی احترام رو فقط از مسیر رابطه جنسی یا "آزادی" تعریف میکنی، در اصل داری همون نگاه ابزاریای رو تکرار میکنی که ادعا میکنی باهاش مخالفی. زن ارزشش محدود به نقش جنسی نیست! وگرنه حتی احترامت هم یه جور مصرفگراییه. دفاع از زن یعنی دیدنش توی همهی ابعادش، نه فقط وقتی با فانتزیهات جور درمیاد

. گفتی "کثافت به مقدسات و مقدسین دین اسلام که بدآموزی داشته…" اولاً فحش دادن به مقدسات نه تنها کار روشنفکر نیست، بلکه دقیقاً نشونهی توحش مدرن توئه. اونی که حتی نمیتونه بدون تف دادن به باور دیگران حرف بزنه، یا بیدین واقعی و بیمار روانیه، یا یه جوجهروشنفکر خودشیفتهی تازه از فاز بلوغ دراومده که فکر میکنه هر چی فحش بده، "آزادهتر" شده. تو از هر دو نوعی، و این ترکیب، متعفنترین فرم انسانیه.
۱) اولا دین خودش با لغات زشت و زننده و بد از آدمهای خوب و کارهای خوب بدگویی کرده
و
۲) دوم اینکه برخی افراد یا دینها مودبانه جنایت می کنند و مثلا مردی پدرت را به اتاقی ببرد و با الفاظ محترمانه سیلی یا مشت بزند:
درود بر شما گرامی هستی و مشت بزند.
مثلا
زن گرامی است و ملکه مردان جهان است چون به خود اجازه نمی دهد مایو بپوشد و جلوی مردان شنا کند.
اگر زنی آواز جلوی مردان خواند بازداشت و جریمه یا زندانش کنید
اسلام جنایت مقدس است و آنچه حلال کرده ذاتا بد و حرام
و
آنچه حرام کرده ذاتا خوب و حلال است.
فقط حرام اعلام کردن خیلی از اعمال و چیزها عین جنایت است
ولی
با تعیین مجازات هایی نظیر جریمه یا ضرب و شتم یا زندان یا شکنجه نظیر شلاق یا مرگ اسلام مرتکب جنایت بسیار شده است.
۳) اسلام و ادیان یا پیروانشان علیه دگراندیشان و علیه دگرباشان و علیه فرهنگهای متفاوت و علیه جنده ها و پورن ها و علیه سیاسیون اقدام به انواع فحاشی و اعزام لات و اوباش در قالب عمله و حمال و چاقوکش تا دکتر و مهندس جهت تهدید کردن و فحش جنسی دادن و مزاحمت گفتاری جنسی و آزار گفتاری جنسی اینها سوای اعمال خشونت و محدودیت سازمان یافته کرده است.
4) با توجه به مورد یک و دو و سه پس حق دارم به مقدسین و مقدسات اسلام رک گویی و توهین کنم.
5) اگر هم اسلام را اصلاح کنند تقلب و زیور زدن و آرایش خلافکاران میشود.
فرضا بگویند چون هیتلر نزد فرضا یکسوم آلمان هنوز محترم است برای ممانعت از خشونت اساسنامه اش را عوض یا تغییر دهیم یا خدعه کنیم بگوییم هیتلر یهودی نواز بوده و برایشان احترام قایل بوده و روایات جنایات آلمان دروغ و توطئه استالین و چرچیل بوده
6) با توجه به آنچه گفته شد فحش دادن و رک گویی به مقدسین و مقدسات اسلام حتی اصلاح شود از گند و گوه خارج شود باز به خاطر ذات اولیه اش و جنایات گذشته اش مجاز به فحاشی هستند.

اینجا است که ما چرا ما فمینیست هستیم!
فمینیسم به ما این امکان را میدهد که سوالات ناراحت کنندهای را مطرح کنیم، از جمله اینکه چرا زنان باید نقشهای خاصی را در جامعه ایفا کنند، چرا باید حقوق برابر داشته باشند و چرا نمیتوانند آزادانه درباره تمایلات جنسی خود صحبت کنند. این سوالات ما را به بررسی ریشههای مشکلات اجتماعی و اقتصادی میکشاند و در نهایت به پدرسالاری، مردسالاری و شاید زنسالاری به عنوان عامل اصلی این مسائل اشاره میکند.
فمینیسم به نوعی یک گفتگو است. این گفتگو به ما این امکان را میدهد که به بررسی ساختارهای اجتماعی و فرهنگی بپردازیم که به ما اجازه نمیدهند به عنوان انسانهای برابر با یکدیگر رفتار کنیم.
فمینیسم به ما پیشنهاد میدهد که شیوههای جدیدی از تفکر و عمل را تصور کنیم. این شامل ایجاد هنجارهای جدید همزیستی و روشهای جدید گفتگو است. آیا میتوانیم از ایجاد تفاوتهای جنسیتی در وظایف دست برداریم و به یکدیگر کمک کنیم؟ آیا میتوانیم برای منافع عمومی کار کنیم و اطمینان حاصل کنیم که همه به نیازهای اولیه خود دسترسی دارند؟
ساختارشکنی و فمینیسم
ساختارشکنی به معنای بازنگری در ساختارهای موجود و نمایان ساختن آنچه که در سایه باقی مانده است میباشد. این فرآیند به ما این امکان را میدهد که به بررسی بپردازیم و ساختارهای مخرب را شناسایی کنیم. فمینیسم به عنوان یک جنبش، دعوت به ساختارشکنی میکند و این فرآیند میتواند دردناک باشد. این درد ناشی از مواجهه با واقعیتهای تلخ و تغییرات لازم برای بهبود وضعیت موجود است.
و در اینجا یک دلیل اصلی برای «نفرت» از فمینیسم وجود دارد: فمینیسم به ساختارشکنی دعوت می کند و ساختارشکنی یک روند دردناک است.
فمینیسم پایانی ندارد و از آنجایی شروع میشود که احساس برای تغییر، برابری و بهبود شرایط به آن نیاز پیدا میکنیم، و از آنجایی شروع میشود که با آن آشنا میشویم.
فمینیسم مثل هر چیز دیگری شاخههای زیادی دارد، برای مثال بعضیها برای حقوق و فرصتها تلاش میکنند و بعضیها در رابطه با مسائل جنسی و جنسیتی، خلاصه فمینیسم برای شناخت نابرابری است و راه حل برای رسیدن به برابری است و خوب اصل بر چندوجهی بودن و تقاطع است، پس معنای فمینیسم برای هر کسی میتواند متفاوت باشد. همه فمینیستها مثل هم فکر نمیکنند و نباید هم همینطور باشد، ما ممکن است با هم مخالف باشیم، اما هیچ ایرادی ندارد، هرچه با بینشها، نگرشها و ایدههای متنوعتری مواجه باشیم، درک ما از فمینیسم نیز بهتر و عمیقتر خواهد بود، اینکه چه چیزی موجب بهتر شدن شرایط یک نفر بشه کافی نیست، باید بدانیم چه چیزی بهبودی رو در همه افراد ایجاد میکند.
برای برابری تمام انسانها بر طیف جنس، جنسیت و گرایشهای جنسی و بیان جنسیتی.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر